هر کسی از ما برای خودمان یک فضای شخصی ساخته ایم، و در آن فضا زندگی می کنیم. و در آن هریک از ابعاد زندگی، جایگاه خاص خودش را دارد و به اندازه اهمیتی که برای آن قائلیم برای آن نقش قائل می‌شویم. شاید عبارت دیگری این مفهوم را برای ما بهتر برساند. می گویند هرکس دنیایی دارد. شاید درستتر این است که بگوییم هر کس یک دنیای خاص خودش را می‌سازد و در آن زندگی می‌کند. مثلا شاید عبارتِ احساسیِ«تو تمام دنیای منی» را بتوان با این استدلال توضیح داد. هر کسی در دنیایی که برای خودش دارد وقتی کسی یا چیزی برایش اهمیت خاص و ویژه داشته باشد آن مورد به نوعی تمام فضایی را که وی برای زندگی خود ساخته است پر خواهد کرد. و فضای زندگی وی – بخوانید دنیای وی- با آن مورد پر می‌گردد و تمام دنیایش می‌شود.
حال اگر فضاهای زندگی انسانها را همچون دایره‌هایی در نظر بگیریم. این دایره‌ها باهم محیط‌های مشترک دارند و همچنین محیط‌های افتراق.
چند سوال در اینجا قابل تعریف است.
1) این فضاهای شخصی ( دنیاهای شخصی) با مفهوم دنیا که در ادبیات دینی آمده است چه نسبتی دارد. آیا این فضاها، همان دنیایی که است که در ادبیات دینی تاکید می شود که مزرعه آخرت است و از طرف دیگر – از بابت دلبستگی به آن- به شدت نکوهش می‌شود. فضایی که شخص می سازد چه مشخصاتی باید داشته باشد که مصداق مزرعه آخرت گردد.
2) فضایی که در مورد آن صحبت می‌کنیم چقدر خود شخص در ساختن آن دخیل است. چقدر تحت شرایط اولیه خانوادگی و اجتماعی ساخته می‌شود و چقدر نتیجه حتمی و طبیعی تصمیماتی است که وی گرفته است. چقدر شخصیت خود فرد، در ساختن آن موثر بوده است و چقدر شخصیت فرد، از این دنیا متاثر شده است.
3) آیا بزرگی و کوچکی در این دنیاها، قابل تصور است؟ آیا میزان بزرگی دنیاها، ملاکی برای ارزشگذاری دنیاها است. آیا ارزشگذاری دنیاها قابل تصور است؟ و یک دنیا را به یک دنیای دیگر ترجیح داد؟
4) مفاهیم دینی، چه جایگاهی در این دنیاها دارند؟  صفات اخلاقی با توجه به امکان تعبیر پذیری و تفسیرپذیری متفاوت، آیا می‌توانند عامل به‌هم‌پیوستگی دنیاها گردند و یا عامل دور شدن و یا حتی تضاد بین آنها؟
5) آیا می‌توان زنجیره اتصالی بین دنیاها فرض کرد که سبب چسبندگی و یا ارتباط آنها با هم می‌شوند؟ چه پدیده‌ها و عواملی می‌توانند چنین نقشی را ایفا نمایند. عواملی نظیر: آرمانها و ایده‌ها؛ نیازمندی‌های اجتماعی، روابط حقوقی و مدنی؛ ثروت و دارائی؛ صفات و مکارم اخلاقی و غیر اخلاقی.
6) دوری و نزدیکی بین دنیاها، آیا مفهوم عینی دارد. آیا می‌توان گفت دو دنیا به هم نزدیک و یا از هم دورند؟ و این جمله چه معنایی دارد؟ آیا میزان اشتراک بین دو دنیا، تعیین کننده دوری و نزدیکی دنیاها محسوب می‌شود؟
7) تاثیر رسانه‌ها و محصولات فرهنگی در ساختن دنیاها چقدر است؟ آیا یک محصول و یا یک مجموعه می‌تواند دنیای زندگی ویژه خودش را بسازد؟ مثلا می توان گفت دنیای والت دیزنی؟